تسلیت قلب صبور
غم عشق
باید همان لحظه از خودت مطمئن باشی و باید بدانی که فردا، از امروز گفتنش پشیمان نخواهی شد!
وقتــی تــو بــرای آغــوش دیـگری...
شاید ...
چتر ها تشنه ی دیدارند
ببار بر پیکره ی این شوره زار
گناهت پای من
ای آسمان..
صدای خرد شدن دیوار بین خودم و تو را شنیده ام.
درست است مرا فراموش کردی، اما من حتی سر انگشتانت را از یاد نبردم!
دلم نمی خواهد غمت را ببینم ...
می خواهم شاد باشی ...
این را من می خواهم ...
تو هم می توانی این را بخواهی. خشنودی مرا.
من گفتم : وجعلنا نومکم سباتا (ما خواب را مایه آرامش شما قرار دادیم)
و من هر شب که می خوابی روحت را نگاه می دارم تا تازه شود ...
نگران نباش! دستان مهربانم قلبت را می فشارد.
شب ها که خوابت نمی برد فکر می کنی تنهایی ؟
اما، نه من هم دل به دلت بیدارم.
فقط کافیست خوب گوش بسپاری.
و بشنوی ندایی که تو را فرا می خواند به زیستن.....
سِنت که بالا میرود کلی دوستت دارم پیشت مانده، کلی دلم تنگ شده و عاشقتم مانده که خرج کسی نکردهای و روی هم تلنبار شدهاند!
فرصت نداری صندوقت را خالی کنی.! صندوقت سنگین شده و نمیتوانی با خودت بِکشیاش…
شروع میکنی به خرج کردنشان!
توی میهمانی اگر نگاهت کرد اگر نگاهش را دوست داشتی
توی رقص اگر پابهپایت آمد اگر هوایت را داشت اگر با تو ترانه را به صدای بلند خواند
توی جلسه اگر حرفی را گفت که حرف تو بود اگر استدلالی کرد که تکانت داد
در سفر اگر شوخ و شنگ بود اگر مدام به خندهات انداخت و اگر منظرههای قشنگ را نشانت داد
برای یکی یک دوستت دارم خرج میکنی برا ی یکی یک دلم برایت تنگ میشود خرج میکنی! یک چقدر زیبایی یک با من میمانی؟
بعد میبینی آدمها فاصله میگیرند متهمت میکنند به هیزی… به مخزدن به اعتماد آدمها!
سواستفاده کردن به پیری و معرکهگیری…
اما بگذار به سن تو برسند!
بگذار صندوقچهشان لبریز شود آنوقت حال امروز تو را میفهمند بدون اینکه تو را به یاد بیاورند
غریب است دوست داشتن.
و عجیب تر از آن است دوست داشته شدن...
وقتی میدانیم کسی با جان و دل دوستمان دارد ...
و نفسها و صدا و نگاهمان در روح و جانش ریشه دوانده؛
به بازیش میگیریم هر چه او عاشقتر، ما سرخوشتر، هر چه او دل نازکتر، ما بی رحم تر.
تقصیر از ما نیست؛
تمامیِ قصه هایِ عاشقانه، اینگونه به گوشمان خوانده شدهاند...
اجازه دوستداشتن و خواستن كَسی را به ما بدهد ، اما اجازه "داشتنش" را نه!!
تـمــام ِ صـبــرش را بـخـشـیـده اسـت بـه مـن !!
هـرچــه مـن صـبــوری میکـنـم او بــا بـی صـبـری ِ تـمــام
هـول میزنــد
بـــرای ضـربــه بـعــد .... !
کـمـی خـسـتــگـی در کــن ، لـعـنـتـــی ...
خـیــالـت راحـت !!....
خـسـتـگــی ِ مــن
بـه ایـن زودی هــا دَر نـمـی شـود ...
داشتن آدمهایی که حالت رابپرسند !
که وقتی حالت را میپرسند ؛
بتوانی بگویی :
خوب نیستم ... !!
یادت باشه :
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
خیلی پاستیل دوست داره ...
هی بهش نگو این کارو کن ؛اون کارو کن, عصبی میشه ....
وقتی مریضه حالشو بپرس دوس داره بدونه نگرانشی ...
چیزی را تكرار نكن بدش میاد , نصیحتش نكنی ی وقتا دوس نداره ....
خسته که باشه صداش دیوونت میكنه یا وقتی از خواب پا میشه ....
.
.
یادت باشه که...
اون همه چیزِ من بود حق ندارى اذیتش کنی ...!!!
برچسبها: سیـــــزده را همه عــــــــــالم بدر امروز از شهر
فاصله تنها یک حرف ساده بود
از قول من
به باران بی امان بگو
دل اگر دل باشد ،
آب از آسیاب علاقه اش نمی افتد
برچسبها: ماندن و نماندن
باش !
فقط هر روز خنده هایت را برایم پست کن !
قلب من برای تپیدن
نیاز به انگیزه دارد ...!
برای پوشانده شدن
یا برای باز شدن در باد
یا جلب نظر
یا برای به دنبال کشیدن نگاه
موهای یک زن خلق شده
برای عشقش
که بنشیند شانه اش کند , ببافد و دیوانه شود
دیوانه شود...
عطر مو های یک عشق فراموش شدنی نیست....
به نفر بعدی که رسیدی،نگو رابطمون در حد چندتا مسیج بود!!!
مثل مرد وایسا بگو:
اون لعنتی عشقم بود
اون عوضی تموم زندگیم بود
دوسش داشتم
ولی لیاقت نداشت رفت..
.
بی کوک ، بدون باطری
تا حتی هوس یک ثانیه حرکت هم
به سرش نزند . . !
.
.
.
.
.
گورِ پدر دقایق !
.
بی تو بودن شمارش نمیخواهد . . .
به دلم اجازه نميدهم دوباره کار دستم دهد
و شعارهاي انسانيت را از هر کس ميشنود او را باور کند.. نه!
همه درست شبيه به هم اند...
فقط بعضي ها بهتر و باور کردني تر دروغ می گویند
.
من " خاص "نبودم ،.
.
فقط ...
.
.
.
عشقم بی ریا بود...
.
و عشق بی ریا کیمیاست ...!
.
چیک چیک
گونه ام را بوسید
نم نم
از گوشه چشمم چکید
.
باز هم خاطراتم زنده شد
.
"من و تو به یاد باران
یا شاید
به یاد تو ،من و باران"
.
فرقی نمی کند
چه در کنارم باشی
چه در کنارش باشی
.
.
.
زیر باران یاد تو مرا خیس میکند !
.
نامه را دست خدا داد که باور بکند
بی تو من میمیرم
در ترک آینه ها میشکنم
.
کاش میشد که خدا
آخر نامه به جای من امضا بکند
و بگوید به تو : "برگرد" و تو نیز
.
.
.
.
.
.
.
توفقط "محض خدا" برگردی !!!
امـــا
هـیچكدام تــــــو نیستــــی !
.
" دلــ♥ـــم "
.
خوش كرده خودش را به این فكر
كه شاید
.
.
.
.
.
" پا برهـنه " بیائی . . .
باید دروغ بگی...............!!........تا همیشه تو فكرت باشن...!!
باید هی رنگ عوض كنی......!!..............تا دوسِت داشته باشن...!!!!
...
اگه ساده ای ...!!...اگه باوفایی...!!....
اگه یك رنگی...!!.........همیشه تنهایی
گاه نشانه ایست که قربانی ات کنند …
وقتی که رفت و
من هنوز زنده ام …
اگر برای تو تنگ می شود
ببخش !
روزم این گونه ، قشنگ می شود …
یکی بیاید
که وقت رفتن
نرود …
تو به اسم دیگری درآمدی …
تقدیر جای خود …
اما لااقل اسم مرا هم در کیسه ات می انداختی !
از روزی که مبتلایت شدم
خود را از یاد بردم …
بهتر است در حد یک آرزو بمانند …
برآورده شدنشان …
به بهای شکستن دلت تمام میشود !
کاش نه باران تمام میشد نه کوچه …
تنهاتر از باران
یه نفر ، فقط یه نفر …
باعث می شه که حس کنی
چیزی که تو رو روی زمین نگه داشته
جاذبه ی زمین نیست …
نبودنه منه …
. . نامش چه بود؟ هان! باران. . . باز با "باران " قدم زدی ؟
هزار بار گفتم
از یـڪ روز،
از یـڪ جــآ،
از یـڪ نفـر،
بـہ بعـد...!
دیگـر هـیچ چیـز مثـل قبـل نیستــ!
نـہ روزهآ، نـہ رنگ هآ،نـہ خیـآبـآטּ هآ
همـہ چیـز مـﮯ شـود:
دلتنگـﮯ...!
ميــــداني چــــــــــــرا * ؟؟؟
مـــــردانـــگي * ميــخواهـــــد!
مــــــــاندن ، پــاي عشــــــقي که مـُـــدام تـو را پـــس ميــــزنــد.... *.